ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
پیش از اینها
پیش از همه طوفانها
و ابرهای گرگ ومیش
و سفرهای بی بازگشت
پیش از همه اینها
من عاشق بوده ام
عاشق حسی در روشنای دوردست
و عطری در قائده ی صبح
و برقی در چشمهای...
پیش از اینها بود که من...
بعد از آن بود که تو...
در من تویی
تویی که عبور از خودم را طولانی کرده
در من هیاهوست
غوغای عطرآگین نفس هایت
کمی به من نگاه کن...
سودای من تویی
تویی که گوشه ی قلبم مینشینی
و من بر سر عشقم با تو معامله میکنم
ذهنم،
قلبم،
جانم،
روحم ،
همه تویی...
و من چون تویی در خود دارم
تویی که هلال ماه را نشانه گرفته ای
و منی که زل زده ام تا دلم به همه ی تو قرص شود.
سودای من تویی
دریازده از روزهای وحشی و
به ساحل نشسته ی دل بی تاب من
بیا با هم این ساحل را ترک کنیم
و تا فردا تن به دریا بسپریم