ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

١٦٠-حلقه عاشقی

حواست را به من بده

من برایت عشقی ابدی آورده ام-

شعرهایت را به من بده

من شب شعر با تو بودن را ستاره باران میکنم-

آخ از بی صبری روزگار

حلقه ای زر در دستت آب شد،

و شرم نگفتن دوستت دارم

بر پیشانیت جاری...

حواست را به من بده 

من دستهایت را بدون آن حلقه عاشقی هم میبویم...

مشامم سرشار از نسترن آغوش حواس توست.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد