ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

٢١-عبور

عبور کن...

از من عبور کن...

از این بسامد تکرار های بی واسطه،

که-

موج التهاب نیامدنت را بر پیکرم آشوب میکند،

لحظه ای عبور کن!

تا نبض زندگی بر کالبد بی جانم جریان یابد

و بعد تا ابد گذر کن...

ای عابر فراری روزهای اتهام.




نظرات 1 + ارسال نظر
آرشید پنج‌شنبه 7 آبان 1394 ساعت 10:38

سلام
بسیار بسیار زیبا ...
سپاس از خلق این اثر ماندگار

سلام دوست عزیز،
ممنون از حضورت.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد