ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

٣٤-غریق

شناورم!

تکه ای از قایقی شکسته

که از نبرد طوفان و موج به جا مانده.

شاید غریقی به من تکیه کند

یا شاید تا ابد بیهوده شناور بمانم...





نظرات 2 + ارسال نظر
مهرسا پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 07:04

موجها قایق مرغ طوفانست و حادثه
مرکب انسان های بزرگ،هیچ کس
در ساحل شناگر نمیشود...
تردید اراده را سست میکند
یقین داشته باش با ایمان
و اراده میرسی...

*الهام جانم غصه نخوری خوردن نداره
حال دلتو خوب کن...دوستش داریم

سلام، حالم خوبه.
حال و هوای روزها خوب نیست،
به وبلاگ قدیمیم یه سر بزن.
چیزهای شرم آور رو اونجا نوشتم!!

آرشید چهارشنبه 20 آبان 1394 ساعت 17:19

وقتی کشتی شکست ...
به دریا اعتماد کن
او آرامشت را
به ساحل می رساند .

سلام
بسیار زیبا ...

آرام ارغوانی روزهای طوفانی من...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد