ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

٧٩-دریای بی نمک

حماقت های عاشقانه هر انسانی

جزر و مد دریای چشمهاییست

که دیگر نمک ندارد!

سر بکش این گوارای دل آزار را...



نظرات 2 + ارسال نظر
احمد-ا چهارشنبه 2 دی 1394 ساعت 19:31

الهام
عشق دلیل بودن است ...

و ماندن بهانه های عاشقانه زیستن ...

و حقیقت درون آدمی را معشوقانه ساخته اند ...

لحظه های عاشقانه بهترین های زنـــــــــدگیست ...

و آن هنگام که احساسش میکنی ...
با انرژی عشق ، عمیق ترین نفس را می کشی ...

و این هوا ، هـــوایِ زندگی است ...

عاشقانه هایت را ارزان مفروش ....

سلام
عاشقانه های من فروشی نیست
من آنها را میپرورانم و همچو گلدان کوچکم تنومندش میکنم، درختی پر شاخه که عاقبت زیر سایه اش خواهم خوابید
حتی اگر عشق ، مجازی بیش نباشد...

مهرسا چهارشنبه 2 دی 1394 ساعت 19:00

به خواهران غریبم که در هر کجای زمین اسیر تلخی این روزگار بی پدرند بهار تازه! بگو:سقف عشق کوتاه است بلندتر بنشینند دورتر بپرند...(مژگان عباسلو)
+سلام تصویر زیبایی از تلخی کشیدی؛کامت شیرین.حقیقتِ تلخ دل آزار نیست مثل قهوه تلخ مینوشم این جام گوارا را. ممنون عزیز

نوشیدن قهوه تلخ واقعا گاهی دلچسبه
مخصوصا زمانی که ما با خودمون روراست هستیم و از چیزی فرار نمیکنیم اونوقته که قهوه تلخ شیرینه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد