ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

٩٦-گیلاس کرمو

چشمایش همچون دو گیلاس

درشت

سرخ روی

معلقی 

آویزان بر 

شاخه ی 

درختی خزان زده بود

که من،

بی خبر از 

کرمی که در دلش میروید

تمام پاییز

را به پایش آب ریختم...



نظرات 2 + ارسال نظر
مهرسا جمعه 18 دی 1394 ساعت 14:14

باغ دلت آباد بانوی کوچه باغهای خیال انگیز
مانا باشی به عشق و سبد عشقت پر از
سیب های یکرنگی

+درود همیشگی و سپاس

ممنون گل با احساس باغ تنهایی من.،،

سرو سپید جمعه 18 دی 1394 ساعت 11:52

سلام ...
زیبا و حزین .
سپاس بسیار

سلام. ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد