ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
تنهایی شاخ و برگ هایی دارد به بلنداس سرو
تنهایی از هر کسی دیگری را میسازد،
تنهایی ریشه هایی دارد تا عمق زمین
زمینی که مرا زمین گیر کرد
و گرفتاری هایم را تا دل آسمان شاخ و برگ داد...
دوست داشتم ...
تکدرختی باشم ، در جنگلی نیم سوخته ...
که وقتی رفیق تبر شدم ...
از من کاغذ و قلم بسازند
تا همنشین تنهایی و آهِ آدمها بشوم .
سلام و درود
بسیار زیبا
همه تبرهای دنیا را جمع کرده ام
در انبار دلم
تا روزی مرگم را دست او بسپارم...