ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

ماه و سنگ

ماه و دادم به شب های تار...

١٨٥-خیاط خاطره

شکاف زندگی را درز گرفته ام

کمی دل را میزند،

خیاط خوبی نیستم میدانم

کوکهای ریز و درشت نامنظم کنار هم

و من در کنار او

او که نه یاد او 

که با نخ پوسیده ای به دلم گره زدم.




نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد